تنها خدااااا
خدا به جای همه...
ﺑﺰﺭگواری می ﮔﻔﺖ : ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ بشین !!
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ : ﭼﻪ ﺟﻮﺭی ؟
ﮔﻔﺖ : ﭼﻪ ﺟﻮﺭی ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻳﻪ ﻧﻔﺮ میشی ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﻭقتی ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ می ﺯﻧﻢ
ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻴﺮﻡ ﻭ ﻣﻴﺎﻡ
ﮔﻔﺖ : ﺁﻓﺮﻳﻦ
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ !!
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﮐﻦ !…
ﺑﺰﺭگی ﻣﻴﮕﻔﺖ:
ﻭقتی ﺩﻟﺖ با ﺧﺪﺍس،
بزاﺭ ﻫﺮﮐﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍد ﺩلتو بشکنه …
خدا خریدار دل شکسته است !!
دل شکسته قیمتی تره !!
ﻭقتی ﺗﻮﮐﻠﺖ به خداس،
بزار ﻫﺮﭼﻘﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍن ﺑﺎ ﺗﻮ بی ﺍﻧﺼﺎفی کنن …
هرچقد میخوان پشت سرت حرف بزنن …
ﻭقتی ﺍﻣﻴﺪﺕ به ﺧﺪﺍس،
بزار ﻫﺮﭼﻘﺪ میخوان ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ کنن …
بزار امیدت فقط خدا باشه …
ﻭقتی ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍس،
بزار ﻫﺮﭼﻘﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍن ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ بشن …
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ بمون …
ﭼﺘﺮِ خدا، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎس …
دل گرمی.......
راهیان نور
بالخره انتظار ها به سر رسید و من برای اولین بار راهی سفر راهیان نور شدم…
همه جا زیبا بود…
فتح المبین پر از عشق… فکه پر از غربت… میشداغ غریبی آقا را به یاد آورد… طلائیه
عشق مطلق بود و خاکش عطر عشق داشت و دلها آنجا ماند… شلمچه دل را روانه
کربلا کرد… معراج شهدا دلهای ما را تکاند و یادم است بعد از آنجا چقدر همه ی ما
دگرگون شدیم… اروند رود یاد شهدایی که برای خدا به آب زدند و غرق شدند…
سفری بود سراسر نور وعشق همراه با شهدا و در کنار دوستان خوبم…
خاطرات این سفر در قلبم برای همیشه حک شده و دلم را آنجا جاگذاشتم و عجیب در سرم هوای
آنجاست و هنوز نیامده دلتنگم…
التماس دعا ن-ز